?>
بروز ترين مجله خبري بانك مشاغل در سطح كشور |
لوكوربوزيه لوكوربوزيه (۲۷ آگوست ۱۹۶۵–۶ اكتبر ۱۸۸۷)، اسم مستعار چارلز ادوارد ژان نرت گريس است. او يك معمار معروف بود كه با سبكي كه امروزه سبك بين المللي ناميده مي شود به همراهي لودويگ ميس واندر روهه، والتر گروپيوس و تئو وان داربورگ كار مي كرد. او همچنين در طراحي مبلمان دستي داشت. لوكوربوزيه در لشودفوند (La Chaux-de-Fonds)، شهر كوچكي در شمال غربي سوئيس، در نزديكي مرز فرانسه متولد شد. لوكوربوزيه علاقه ي زيادي به هنرهاي بصري داشت و نزد شخصي به نام چارلز لپلاتنيه، كه معلم يك مدرسه ي هنرهاي زيباي محلي بود و خود در بوداپست و پاريس درس خوانده بود، به آموختن مباني هنر پرداخت. اولين خانه هايي كه او طراحي كرد در لشودفوند و متعلق به خود وي بودند، مانند ويلا فالت (Villa Fallet) ويلا شوآب (Villa Schwob) و ويلا ژان نرت (اين خانه ي آخر را براي پدر و مادرش ساخته بود). اين خانه ها يادآور سبك معماري رايج، منطبق بر طبيعت كوه هاي بومي در آن منطقه، يعني رشته كوههاي آلپ بودند. لوكوربوزيه هميشه براي فرار از محدوديت هاي حاكم در شهرش، به دورتا دور اروپا سفر مي كرد. در حدود سال ۱۹۰۷به پاريس رفت. در آنجا در دفتر يك فرانسوي پيشگام توليد بتن تقويت شده، به نام آگوست پرت (August Perret ) كار پيدا كرد. بين اكتبر ۱۹۱۰و مارس ۱۹۱۱براي پيتر بيرنس–معمار و طراح معروف آن زمان–در نزديكي برلين كار كرد و در آنجا با لودويگ ميس واندر روهه ي جوان ملاقات كرد. در آن موقع مي توانست آلماني را بسيار روان و سليس صحبت كند. هر دوي اين تجربه ها تأثيرات زيادي بر زندگي شغلي او در آينده گذاشتند. لوكوربوزيه، در اواخر سال ۱۹۱۱ به كشورهاي بالكان رفت و از يونان و تركيه نيز ديدن كرد. دفترچه اي از اسكيس هاي او در اين مسافرت، حاوي طرح هايي از معبد پارتنون، به خوبي اثبات كننده ي تأثيرات ارائه شده در كار بعدي او به نام ورس اون آركيتكچر (Vers Une Architecture) در سال ۱۹۲۳ بود. او در سال ۱۹۱۶و در سن ۲۹ سالگي براي هميشه به پاريس نقل مكان كرد و در سال ۱۹۲۰، لقب لوكوربوزيه را كه اسم پدربزرگ مادري اش بود به عنوان اسم مستعار خود انتخاب كرد. لوكوربوزيه در طرح هاي خود بسيار تحت تأثير فضاي كلي شهري و سيستم شهرنشيني منطقه به منطقه بود كه به كارش جذابيت بالايي مي بخشيد. او همچنين عضو انجمن بين المللي معماران مدرن شد. او يكي از اولين كساني بود كه در زمان خود تأثير ماشين را، انباشتگي انسان ها بيان كرد! او اين مطلب را چنين توضيح مي داد كه در آينده، شهرها حاوي آپارتمانها و ساختمان هاي بزرگي خواهند شد كه هر كدام به طور مجزا، گويي در كنار بقيه پارك شده اند. تئوري ها و طرح هاي لوكوربوزيه خصوصا توسط صنف ساختمان سازان كاملا مورد قبول قرار مي گرفت، چنان كه لوكوربوزيه مي گفت: به طور قانوني تمام ساختمان ها بايد سفيد باشند و ديگر معماران از اين گفته پيروي مي كردند و از هر گونه تزئيني به شدت انتقاد مي كردند. لوكوربوزيه از تركيب هاي بزرگ منظم در شهرها همواره با عبارت هاي خسته كننده و ناهماهنگ با افراد پياده در شهر، ياد مي كرد. پلان شهري برزيل نيز بر همين ايده هاي او بنا شده بود. آخرين آثار لوكوربوزيه بيان كننده ي يك برداشت پيچيده از فشارهاي مدرنيته در زمان خود بودند ولي در عين حال طراحي هاي معماري شهري او داراي حالت استهزا و انتقادگرايانه هستند. كليساي نوتردام رونشان – لوكوربوزيه از آثار مهم نوتردام-دو-ا-رونشان (تلفظ به زبان فرانسه) Chapelle Notre Dame 1950-1955 قدم اول سايت كليسا مي باشد كه لوكوربوزيه با شناخت نيروهاي داخل سايت شروع به طراحي كرده است. كليسا بر روي مركز يك تپه كه دور تا دور آن را درختان گرفته اند قرار دارد مسير رسيدن به كليسا از روي شيب پائين كليسا شروع شده و به ورودي كليسا مي رسد. اين مركزيت و ارتفاع نسبتا بلند اين امكان را مي دهد كه كليسا همواره در نقطه ديد و كانون توجه مخاطبان قرار گيرد. اين نيروي سايت با طراحي عنصر عمودي در حجم بيشتر خود نمايي مي كند. در مورد حجم كليسا بايد گفت كه از احجام و خطوط متضاد (منحني و شكسته) تشكيل شده است كه لوكوربوزيه به كمك نيروي قرينگي در پلان سعي داشته است تا اين تضاد را به تعادل برساند. اين خطوط قرينگي در پلان ورودي كليسا را نيز تشكيل مي دهند. سازه كليسا از جنس بتن انتخاب شده تا لوكوربوزيه آزادي بيشتري براي طراحي ستوح منحني داشته باشد. نور كليسا نيز از سقف و ديوارهاي اطراف سالن كليسا و دو برج استوانه اي شكل تامين مي شوند كه هر كدام مفاهيم جداگانه اي را براي مخاطب خود خواهند داشت. ۱- نوري كه از دو برج تامين مي شود: در سالن بخش شده و تنها وظيفه روشنايي يكنواخت فضا را دارد و تامين نور طبيعي در هنگام روز ۲- سقف كليسا تنها به وسيله پايه هاي بتني با ديوار در تماس است (اتصال سازه ها) و فاصله مابين ستونها با شيشه پر شده. اين كار علاوه بر تامين نور احساس سبكي سقف را در مخاطب ايجاد مي كند و بيننده سقفي سنگين و بتني را در كليسا حس نخواهد كرد. ۳- نكته قابل توجه در نورهايي است كه از ديوار جنوبي تامين مي شود اين نورها از پنجره هايي با ابعاد مختلف تامين مي شوند. نور در هر ساعت از روز از هر پنجره حالتي خاص به خود مي گيرد و به صورت نقطه اي به چشم مخاطب مي رسد. اين نور نقطه اي باعث مي شود تا فضاي اطراف در چشم مخاطب تاريك جلوه كند و منبع نور به صورت نقطه اي روشن نمايان خواهد شد. حقيقتي در دل تاريكي اين احساسي است كه لوكوربوزيه به مخاطب خود مي دهد. استفاده از نورهاي نقطه با اين مظمون در قرن ۱۵ شيوه كاري نقاش معروف رامبراند بوده است. آثار مهم موزه ملي هنر غرب توكيو ۱۹۱۲ – ويلاي ژانره، فرانسه ۱۹۲۸ – ويلا ساووا، فرانسه ۱۹۳۱ – كاخ شوروي، روسيه ۱۹۳۸ – آسمانخراش كارتسين، ايالات متحده ۱۹۴۸ – خانه كراتكت، آرژانتين ۱۹۵۲ – ساختمان سازمان ملل، ايالات متحده ۱۹۵۴ – عبادت گاه رونشام، فرانسه ۱۹۵۶ – موزه احمدآباد، هندوستان ۱۹۵۶ – مجموعه ورزشي صدام حسين، عراق ۱۹۵۷ – موزه ملي هنرغرب، ژاپن ۱۹۶۰ – دير سنت ماري، فرانسه ۱۹۵۸ – نمايشگاه فيليپس بلژيك ۱۹۶۱ – مركز هنرهاي بصري كارپنتر دانشگاه هاروارد، ايالات متحده ۱۹۶۹ – كليساي سنت پير فرميني، فرانسه لوكوربوزيه: من ترسيم كردن را به حرف زدن ترجيح مي دهم، زيرا ترسيم كردن سريعتر است و مجال كمتري براي دروغ گفتن باقي مي ماند.
امتیاز:
بازدید:
|
|
[قالب وبلاگ : لیمو بلاگ] [Weblog Themes By : limoblog.ir] |